خبر فوری

ابراهیمی و عصر احیای پروژه‌ها؛ نقطه عطف توسعه فولاد خوزستان»

از تثبیت تا توسعه؛ مقایسه دوره‌های مدیریتی فولاد خوزستان با تمرکز بر راهبرد توسعه

صنعت فولاد ایران در یک دهه گذشته با نوسانات متعدد مواجه بوده است؛ از دوره وفور انرژی و ثبات ارزی در نیمه دهه ۹۰ تا محدودیت‌های صادراتی، بحران برق و تشدید تحریم‌ها در سال‌های اخیر. در چنین بستری، سبک مدیریتی شرکت‌های مادر همچون فولاد خوزستان نقشی تعیین‌کننده در تداوم توسعه یا کندی مسیر رشد دارد. بررسی عملکرد دوره‌های مدیریتی این شرکت، تصویری روشن از تغییر رویکردها و نتایج هر دوره در اختیار سهامداران قرار می‌دهد.

دوره شریفی؛ تثبیت و بلوغ فنی

نزدیک به یک دهه پیش، عبدالمجید شریفی در شرایطی مدیریت فولاد خوزستان را واگذار کرد که می‌توان دوره او را «مرحله تثبیت و بلوغ فنی» نامید. تمرکز بر تکمیل زیرساخت‌های حیاتی، به‌روزرسانی تجهیزات و افزایش ظرفیت تولید، دستاوردهای کلیدی این دوره بود؛ اقداماتی که اگرچه عمدتاً معطوف به بهره‌وری و تولید بودند، اما ثبات عملیاتی ایجادشده، سال‌ها مزیت رقابتی شرکت را تضمین کرد.

دوره کشانی؛ آغاز توسعه بالادست و امنیت زنجیره تأمین

پس از مدیریت مدرس‌خیابانی، با حضور محمد کشانی، فولاد خوزستان وارد مرحله‌ای متفاوت شد؛ مرحله‌ای که می‌توان آن را «آغاز توسعه بالادست» و تمرکز بر امنیت زنجیره تأمین مواد اولیه دانست. کشانی با درک تهدید کمبود سنگ‌آهن، مسیر توسعه را از تولید صرف به سرمایه‌گذاری در معادن و سهام معدنی هدایت کرد. مدیریت اقتصادی سبد تأمین و حرکت به‌سوی خودکفایی در مواد اولیه، میراث مهم این دوره بود؛ اقدامی که اثر آن در بلندمدت و در پایداری خطوط تولید آشکار شد.

۹۸ تا ۱۴۰۰؛ دوره رکود پروژه‌ها و غفلت از آینده

در بازه ۹۸ تا ۱۴۰۰، با وجود سودآوری چشمگیر ناشی از شکاف بهای تمام‌شده و قیمت فروش، فولاد خوزستان از مسیر توسعه فاصله گرفت. کندی پروژه‌های کلیدی، تغییرات پی‌درپی مدیریتی و تمرکز سنگین بر هزینه‌های جاری و CSR، ویژگی این دوره بود. توقف پیشرفت پروژه استراتژیک فولاد شادگان در حدود ۳۰ درصد، مهم‌ترین علامت این رکود بود؛ توقفی که رقبا را پیش انداخت و به معنای خواب سرمایه برای سهامداران محسوب می‌شد. بحران رو‌به‌گسترش انرژی نیز بدون برنامه مشخص رها شد.

دوره ابراهیمی؛ جهش و احیای زیرساخت‌های توسعه‌ای

در فاصله کوتاهی، مدیریت علی قله‌نوی برخی طرح‌های زیرساختی را مجدداً فعال کرد، اما با آغاز دوره جدید مدیریت از سال ۱۴۰۰، نقطه عطفی در فولاد خوزستان رقم خورد. امین ابراهیمی با درک واقعیت‌های دهه پیش‌رو—از ناترازی انرژی تا شکاف ارزی و تعمیق تحریم‌ها—مسیر «تنوع محصول، خودکفایی انرژی و تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام» را به‌عنوان سیاست اصلی برگزید.

نخستین اقدام تعیین‌کننده، احیای پروژه فولاد شادگان بود. با مدیریت دقیق پیمانکاران، اصلاح ساختار مالی و نظارت میدانی، پروژه‌ای که سال‌ها متوقف مانده بود، تکمیل شد و امروز ظرفیت ۸۰۰ هزار تنی بیلت را به گروه اضافه کرده است.

دومین دستاورد راهبردی، راه‌اندازی مگامدول زمزم ۳ بود؛ اقدامی که فولاد خوزستان را از یک مصرف‌کننده آهن اسفنجی به یک بازیگر مستقل و حتی تأمین‌کننده تبدیل کرد و امنیت خوراک را به‌صورت پایدار تضمین نمود.

سرانجام، آغاز عملیات نیروگاه ۵۲۰ مگاواتی، تصمیمی تحول‌آفرین برای آینده تولید و صادرات است؛ زیرساختی که گروه را در برابر بحران خاموشی و ناترازی انرژی ایمن خواهد کرد.

به‌طور خلاصه:

  • شریفی: دوره تثبیت و بلوغ فنی

  • کشانی: دوره امنیت زنجیره تأمین و توسعه بالادست

  • قله نوی : دوره ریل گذاری کوتاه مدت
  • محمدی: دوره رکود توسعه و توقف پروژه‌ها

  • ابراهیمی: دوره احیای استراتژیک و توسعه پایدار

تداوم این رویکرد توسعه‌محور شرط اصلی حفظ جایگاه فولاد خوزستان در صنعت فولاد کشور و بازارهای صادراتی خواهد بود.

درباره پایگاه خبری پی نوشت

فوق لیسانس مهندسی صنایع،عضو خانه مطبوعات ، خبرنگار رسانه ها،مدرس دانشگاه، فعال اجتماعی و ورزشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *