یادداشتی از نوربخش احمدزاده
دانش آموخته باستان شناسی و پژوهشگر شاهنامه سپندارمذگان ایرانی
روز پاسداشت زن و زمین و مادر
ولنتاین غربی
روز کشتن ولنتاین
به راستی ولنتاین چه روزی ست
« برای خیلیها این پرسش پیش میآید که ولنتاین از کجا آمده و چه رازهایی پشت این روز وجود دارد؟ جالب است بدانید که ولنتاین داستانی پیچیده و تاریخچهای دارد که در دل آن عشق، فداکاری و تقدس وجود دارد.
در حقیقت، ولنتاین به قرن سوم میلادی برمیگردد و بیشتر با نام سنت ولنتاین شناخته میشود. ولنتاین یک کشیش مسیحی بود که در زمان امپراتوری روم زندگی میکرد. امپراتور روم، کلادیوس دوم، ازدواج سربازان را ممنوع کرده بود زیرا معتقد بود که مردان متاهل انگیزه لازم برای جنگیدن را نخواهند داشت. اما ولنتاین با این حکم مخالف بود و به صورت مخفیانه ازدواجها را برگزار میکرد. سرانجام، ولنتاین توسط امپراتور دستگیر شد و در تاریخ ۱۴ فوریه ۲۷۰ میلادی اعدام شد.
اما این روز چگونه به روز عشق تبدیل شد؟ پس از مرگ ولنتاین، کلیسای کاتولیک او را به عنوان یک شهید عشق پذیرفت و روز اعدام او را بهعنوان روز عشق و محبت جشن گرفتند. در طول قرنها، این روز در کشورهای مختلف با جشنها و سنتهای خاص خود گرامی داشته شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای روز ولنتاین این است که در طول زمان به نماد محبت و فداکاری تبدیل شده است. این روز نه تنها برای زوجها بلکه برای دوستان، خانوادهها و حتی خود فرد نیز فرصتی است برای نشان دادن عشق و احترام».
پرسش ما این است روز کشتن و خونریزی می تواند روز عشق باشد
اگر شاهکار خرد و اندیشه را شناسنامه فرهنگ و بن مایه ی هویت خود بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم
در تمام داستانهای شاه نامه رد پای شادی و شاد خواری داد و دادگستری ، بهزیستی و جوانمردی به چشم می خورد
فردوسی به جشن های خرد و کلان بسیاری در شاه نامه اشاره کرده است
ما ایرانیان سنگ بنای تمدن بشری را گذاشته ایم
به راستی چه بر سر ما آمده که از فرهنگ بزرگ خویش دور مانده ایم و فرزندان ما اینچنین شیفته و دلباخته فرهنگ انیرانی و غربی اند
سپندارمذگان روز عشق بود ما پیش از این اروپاییان تازه از راه رسیده جشن عشاق داشتیم ، این جشن به عنوان روز بزرگداشت زن ، زمین و مادر جشن گرفته می شده است
غربی ها بسیاری از بن مایه ها را ازما گرفته اند و با زیرکی خاصی فرهنگ وتاریخ خود را به خورد جهانیان داده اند
جشن سِپَندارمَذگان یا اِسپَندگان یا اِسفَندارمَذگان یکی از جشنهای ایران باستان است که در ۵ اسفند گاهشمار یزدگردی و ۲۹ بهمن گاهشمار خورشیدی برای گرامیداشت زن، زمین و مادر برگزار میشود. این جشن ریشه در شاهنشاهی هخامنشی دارد.
شادی در ایران باستان اصل مهمی به شمار می رفته است وبر اساس ژرف اندیشی های پژوهشگران کهن و از گزارشهای باستانی و تاریخی به جای مانده یکی از بن واژگان تاریخ همه ما ایرانیان باستان، شادی بوده است.
که شوربختانه در عصر ما جای خود را به غم و سوگواری داده است
به جرات می توان گفت:
امروز جوهر گمگشته عصر ما شادی ست
چنانکه فردوسی پیش تر ها گفته بود :
به هر دوده ای ماتم و شیون است !
غم و اندوه و یاس و ناامیدی تار و پود جامعه خسته ایرانی را در نوردیده و جای شادی را گرفته
نیاکان ایرانی تبار ما به بهانههای گوناگون به شادی و پای کوبی می پرداختند و روزگار خود را با چنین جشنهایی بزرگی سپری می کردند
فردوسی میگوید:
چو شادی بکاهی، بکاهد روان
خرد، گردد اندر میان ناتوان
چندانکه ما ایرانیان با خواندن شاهنامه وارد یک دنیای آرمانی زیبا میشویم
که بر مبنای شرافت، صداقت، شادی، نیکی و بیآزاری بنا نهاده شده است.
برای نمونهمیتوان به «سنگنوشته خشایارشا» اشاره کرد که در آن آمده است: «اهورامزدا خدایی است بزرگ / بزرگترین خدایان / که زمین را آفرید / که آسمان را آفرید / که مردم را آفرید / که شادی را برای مردم آفرید»
«میدانیم که در گاهشمار باستانی ایران (گاهشمار اوستایی)، ما «هفته» نداشتهایم ولی «ماه» داشتهایم؛ ماهها همگی ۳۰ روزه بودهاند و هر روز به نام یکی از «ایزدان» اسطورهای نام میگرفتهاند. به عنوان نمونه روز نخست هر ماه، به نام خدای یکتای آیین زرتشتی یعنی «اهورا مزدا» (یا اورمَزد یا هرمَزد یا هرمَز)، روز دوم به نام «بهمن»، روز سوم به نام «اردیبهشت» و… خوانده میشدهاند. دوازده عدد از این نامها، نام ِ ماه هم بوده است و هرگاه نام روز با نام ماه، همزمان میشده است، آن روز را جشن میگرفتهاند. مثلاً روز دوم ماه به نام «بهمن» و ماه یازدهم هم به نام «بهمن» بوده است؛ بنابراین روز دوم ماه بهمن را جشن میگرفتهاند (جشن بهمنگان) یا روز سیزدهم هر ماه را «تیر» نامیده بودند و بنابراین، روز سیزدهم ماه تیر را جشن میگرفتهاند (جشن تیرگان). بر این اساس، نیاکان ما، در طول یک سال، دست کم دوازده جشن ویژه داشتهاند. هرکدام از این جشنها، فلسفهای داشته است و آیین و رسوم خاصی؛ که به باورهای آیین مهری (میترائی) و یا زرتشتی برمیگردد. هرکدام از نامهای روز یا ماه، به نام یک ایزد یا ایزدبانو یا اسطورهای میترایی و یا زرتشتی نامیده میشده.»
اگر تاریخ را درست می خواندیم نیک می دانستیم که در فرهنگ نازش خیز خویش نشانه های بسیاری برای جشن و شادی داریم و نیازی نیست فرهنگ بیگانگان را سرلوح کار فرزندان خویش قرار دهیم
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
شاه نامه بخوانیم ایرانی بمانیم
پایگاه خبری پی نوشت نیوز پایگاه اجتماعی ،فرهنگی ، ورزشی وتخصصی درحوزهای صنعت
