پرده باز می شود؛ در یک روستا و منزل سنتی؛
راننده: یا الله صاحب خانه…مهمان نمی خواهید
مرد روستایی:الله نگهدار ؛ مهمان حبیب خدا است…
دانشجو:سلام؛سید جان؛استادم دکتر زمردیان همراه ما است
مرد روستایی:عجب سعادتی؛من حدس زدم؛آقای موسوی(راننده)پیش ما خواهد آمد …بوقلمونی سر بریدیم(می خندد)
دکتر زمردیان:سلام؛روستای قشنگی دارید
ما راضی به زحمت شما نبودیم.
راوی اول: آنها هفت بار از هفت آب گذشته اند؛فرسایش نعل اسبی و لغزش زمین در مسیر جاده را دیده اند..
راوی دوم:استاد زمردیان؛استاد جغرافیا
بهمراه شاگردش ؛صادقی باز در دل کوهپایه ها ؛بدنبال فرسایش آبی؛فرسایش مختلف الاثر؛تراس آبرفتی و سقوط سنگ و تالوس*
راوی اول: چند ساعت قبل در پساکوه گرفتار یک مسیل ؛و با تلاش بسیار رهایی یافته اند.
راوی دوم: استاد متولد تهران است و پدرش زرگر؛بخاطر بیماری مادر به شهر مقدس مشهد مهاجرت کرده اند…و در این شهر قد کشیده و تحصیل کرده …
روستایی:چای تان سرد شد بفرمایید؛استاد عزیز قدم برچشم ما گذاشتید.
دانشجو:اسم این روستا غرق آبزار است
راننده:آقای دکتر ؛اهالی از بستگانم هستند.از اینجا در گذشته کوره راهی بود که به روستای ناری می رفت….
استاد: واقعا از جناب اسدی، بخشدار فریمان و آقای موسوی که طی این چند روز زحمت بسیار کشیدند ممنونم.باشه از همین راه میانر بعد ناهار برویم ناری…اسمش هم قشنگ است.توی راهم از الیاتو گذشتم…آقای صادقی عکس گرفت… روستا در خطر است.ترک های در سقف منازل مشاهده شد.
دانشجو: من سعی می کنم مشکلاتی که امروز دیدیم به نماینده فریمان در مجلس منتقل کنم.
استاد: اینجا زون آمیزه رنگین است و منیزیت و کرومیت…زیاد رویت می شود.
دانشجو:(به جلو سن می آید)
روبروی تماشاچی؛حالا سالهاست از آن روزه گذشته؛استادنمونه و پرتلاش من؛
بجز من و بازدیدهای علمی فریمان و مشخصات کتابهایش همه چیز را فراموش کرده است.
پیام نور؛ دانشگاه آزاد؛فردوسی و …مجله رشد و تحقیقات جغرافیایی…اسم شان همه جا هست.
راوی اول:ژئومورفولوژی ؛جغرافیای آبها
نقشه خوانی؛فتوگرامتری؛کارتوگرافی
راوی دوم؛کلوت ها؛ مخروطه افکنه ها
کویر؛ پلیگون های نمکی و پلایا
استاد: این دانشجو تازه از جبهه آمده بود
روی تابلو تصاویر انواع مین را کشیده بود…صداش کردم و گفتم از امروز تو تخریبچی نیستی بلکه یک عمران گر روستایی هستی.
راننده:بارها به دستور بخشدار با اینها به روستاهای محروم رفته ایم…
روستایی: خیر پیش ؛به امان خدا
باز هم به ما سر بزنید.
(صدای وانت مزدا)
نوشته: حسن صادقی یونسی
فریمان-اسفند ماه ۱۴۰۰
Tags جغرافیا نمایش نامه نمک های گل کلمی