مقصود مالیات تویی، ما بهانه ایم!
که کند راز مالیات اظهار؟! عجب … ما همچین فکر می کردیم که قدما یا همان اولی الابصار و اولی الالباب دوران قدیم، سر ساعت مالیات شان را در کیسه زرباف روی تخم چشم هایشان می گذاشتند و تحویل داروغه می دادند و خلاص… اما زهی خیال باطل… ظاهراً این داستان مالیات از همان موقع با چالش های اساسی همراه بوده که خدا بیامرز خاقانی فقید جایی فرموده اند: گریزانم از مالیات اینت همت / نه اکنون، که عمری است تا میگریزم!
بزرگوار اگر الان در قید حیات بود قطعاً با دیدن جماعت کثیری که همچنان از مکتب مالیات گریزی ایشان پیروی می کنند، شادمان می گشت و روحش آرامش می یافت!
با این حال سازمان مالیاتی زیاد نسبت با رویکرد ادبا و اهالی آب و آینه موافق نیست و این بار عزمش را دو سره جزم کرده تا یک مالیات اساسی و تپل از خلق الله بستاند. اصل داستان به روایت جراید …
سازمان امور مالیاتی کشور در اطلاعیه ای در خصوص واحدهای مسکونی گران قیمت اعلام کرد: پیرو اعلام مالیات واحدهای مسکونی گرانقیمت در اجرای حکم بند (خ) تبصره (۶) قانون بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور، برگ اجرایی وصول مالیات مذکور برای مالکان واحدهای یاد شده که تاکنون نسبت به پرداخت مالیات متعلق اقدام ننموده اند صادر و از طریق درگاه ملی خدمات الکترونیکی سازمان امور مالیاتی کشور به آنها ابلاغ و از طریق پیامک نیز اطلاع رسانی شده است. لذا این اشخاص حداکثر یک ماه فرصت دارند با مراجعه به درگاه مذکور نسبت به پرداخت مالیات اقدام نمایند. در غیر اینصورت از طریق عملیات اجرایی و توقیف و بازداشت اموال اعم از منقول و غیر منقول نسبت به وصول مالیات و ده درصد آن به عنوان هزینه اقدام خواهد شد.
ملاحظه فرمودید؟ یعنی از بخشنامه خون می چکد… این بار دوستان شمشیر زمرد نگار تیغه فولادی آبدیده ۶۰ سانتی را از رو بسته اند و این تو بمیری با کشت و کشتارهای قبلی تفاوت ماهوی دارد.
هر چند اخذ مالیات عین صواب است و باید با قدرت این مسیر را ادامه داد ولی ای کاش دوستان قبل از این ضرب الاجل و اولتیماتوم شدید اللحن، مختصات و ماهیت این خانه های لوکس و لاکچری و گران قیمت را مشخص می کردند. به هر حال برای کسی که به همت مردی که می خواست همه کارها را یک تنه انجام دهد در یک واحد ۸۰ متری پر از مهر، سکنی گزیده است و سقف، کف، حیاط خلوت، پارکینگ، انباری، آب و برق و گاز مشاع دارد ، قطعاً یک خانه ویلایی ۲۵۰ متری لاکچری و لوکس حساب می شود ولی کسی که در آمد ماهیانه اش برابر با حقوق ۲۰۰ کارگر ایران خودرو است و برای برداشتن خال گوشتی پشت کمرش یک تک پا تا آلمان می رود، خانه ۲۵۰ متری را در خور سرایدار ش هم نمی داند!
آدم یاد حکایت آن دو درویش می افتد که با هم درباره غذای پادشاه صحبت می کردند که یکی از دیگری پرسید: به نظر تو غذای پادشاه چیست؟ دیگری جواب داد: فکر کنم پادشاه خالص دنبه می خورد!
حالا اگر روزگاری دنبه خالص برای عده ای غذای لاکچری محسوب می شد، این روزها، یک کاشانه ۱۰۰ متری هم که در تهران میانگین قیمتش به ۴ میلیارد تومان رسیده است رویایی و لاکچری به حساب می آید! صرفاً جهت اطلاع دوستان مالیات چی که حواس تان باشد کجا سرک می کشید و برای چه کسانی پیامک می فرستید! خیر از جوانی تان ببینید…