گنج پنهانی که در کشور ایران به دلیل سیاست ها و مدیریت های اشتباه و برداشت های بی رویه، روبه نابودی می رود.
آب زیرزمینی؛ گنجینه پنهان، همه در پایین دست رودخانه ها زندگی می کنند، آب برای قرن ۲۱، آب برای سلامت، آب برای توسعه، آب برای آینده، آب و بلایا، آب برای زندگی، آب و فرهنگ، سازگاری با کم آب، آب و سلامت، آب های مشترک؛ فرصت های مشترک، آب پاک برای جهان سالم، آب برای شهرها؛ پاسخ به چالش شهرنشینی، آب و امنیت غذایی، آب در هر مکان برای همگان با همکاریهای بین المللی، آب و انرژی، آب و توسعه پایدار، آب و مشاغل، پساب؛ طلای خاکستری، طبیعت برای آب، آب برای همه، آب و تغییر اقلیم، ارزش آب و آب زیرزمینی؛ مرئی شدن نامرئی» بوده که هر کدام باتوجه به وضعیت جامعه جهانی و خطر خشکسالی در نظر گرفته شده اند. در واقع این یک زنجیره ارزشمند است که متصل به هم نشان می دهند که «آب» تا چه میزان اهمیت دارد و باید مراقبت از این منبع حیاتی بسیار مدنظر باشد.
اهمیت آبهای زیرزمینی
۱۲ سال پیش آب به عنوان یک حق بشری به رسمیت شناخته شد؛ چه برای شرب و چه برای بهداشت. وقتی آب جزو حقوق بشر محسوب می شود، ایجاد مانع در دسترسی به آب سالم و کوتاهی در تأمین عادلانه آب، نقض حقوق بشر به حساب می آید.
در سال جاری میلادی مأموریت دغدغه مندان حوزه آب؛ مرئی کردن آب زیرزمینی به عنوان منبعی نامرئی است.
چاه عمیقی که در آن افتادیم
با پیشرفت بشر و فراهم شدن امکان حفر چاه های عمیق و برداشت آب از آبخوان ها به سریع ترین و راحت ترین روش ها و با کمک سوخت های فسیلی و برق، بخش بزرگی از منابع آب زیرزمینی برای تولید غذای بیشتر هزینه شده و در عمل از دست رفته است.
در کشور ایران بی توجهی به آب های زیرزمینی تبدیل به یک عادت شده؛ بیش از ۵۰ درصد آب کشور از زیرزمین تأمین می شود و باورش شاید سخت باشد اما ایرانیان قدیم به مدت چند هزاره پیشگام و پیشرو در استفاده بهینه از منابع آب زیرزمینی بودند و کسی چیزی به نام «دشت ممنوعه و دشت ممنوعه بحرانی» نشنیده بود و کسی نمی دانست نشست زمین و فروچاله و تَرَک های فرونشستی چیست.
خطر کاهش جمعیت با ناپدید شدن آب زیرزمینی
با افت سفره های آب زیرزمینی بسیاری از دشت ها و نبود آب برای آبیاری، زمین های کشاورزی یکی یکی به بیابان تبدیل شده اند و روستاییانی که به طور مستقیم و غیرمستقیم از کنار کشاورزی نان می خورند، چاره ای جز ترک خانه و کاشانه خود نیافته اند.
ریزگردهای شهرستان ایذه
شهرستان ایذه با وجود دو تالاب بندون و تالاب میانگران در خطر محیط زیست می باشد
تالاب میانگران در جنوب غربی کوهپایه زاگرس و در فاصله ۱.۵ کیلومتری شهر ایذه در شمال شرقی خوزستان واقع شدهاست
سطح آب موجود در پناهگاه حیات وحش میانگران به کمترین حد خود در طول ۱۰ سال گذشته رسیده که زنگ خطر جدی برای حیات زیستمندان این منطقه است.
طبق آخرین آمار به دست آمده از ۲ هزار و ۴۴۰ هکتار مساحت این تالاب، هم اکنون تنها ۲۴ درصد از آن دارای آب است که ۵۷۶ هکتار آن را در بر میگیرد.
یکی از عمدهترین تالابهای در خطر انقراض، تالاب بندون شهرستان ایذه در استان خوزستان است.
این تالاب با وسعتی معادل ۱۲۰۰ هکتار در شرق شهر ایذه واقع شده است که بیش از ۱۰٬۰۰۰ نفر در قالب ۱۰ روستای بزرگ و کوچک، جامعهی محلی این تالاب را تشکیل میدهند که زندگی و معیشت آنان روزگاری به حیات جاری تالاب وابسته بود.
ریزگردها، ارمغان خشکاندن تالاب
یکی از عواقب کوتاهمدت مرگ تالاب بُندون که در حال سپری شدن است، همین ریزگردهایی هستند که شبانهروز زندگی روزمره را بر مردم ایذه سخت و سختتر نیز خواهد کرد.
ریزگردهایی خطرناک، که بخشی از آنها حامل حجم عظیمی از خاکستر زبالههای بیمارستانی و شهریاند که طی مدتهای مدیدی در تالاب بیجان بُندون رها و به آتش کشیده میشدند.
دهیار روستای گلستان به خبرگار ما می گوید : عمق آب این تالاب در بعضی نقاط به دو متر هم میرسید زمین های کشاورزی اطراف آن پر از چشمه وقنات بود که در طی ۳۵ سال اخیر با حفر ۱۵ حلقه چاه مجاز وغیر مجاز تمام چشمه ها که به سمت تالاب حوزه ی آبریز داشتند خشک شدند وتالاب هم به کانون گرد وخاک تبدیل شده، انواع واقسام پرندگان مهاجر در این تالاب سکونت داشتند.چمن طبیعی،مرتع چرای دام ها ونیزار داخل این تالاب براثر برداشت های بی رویه ی آب از بین رفته وبه بیابان تبدیل شده است
کلیپ از ریزگردها محلی در تالاب ایذه
نمایشگر ویدیو