و این واقعاً حرف درستی است! کارکنان قبل از این که منابع یا سرمایههای انسانی باشند، انسان هستند. انسانهایی با همهی عواطف، احساسات، پیچیدگیها و نیازها. ما باید در تمام طراحیها متوجه این موضوع باشیم. قطعاً با درک دو سویه، میتوان نتایجی شگفت انگیز گرفت. پرسنل غیور فولاد خوزستان که همواره در طول دورهی عمرِ شرکت، عاشق آن بودهاند، میتوانند – در صورت استفادهی بجا از این اشتیاق توسط بالادست – تسهیل کننده و تسریع کنندهی این طراحیها باشند. کارکنان شرکت که همواره از اجزاء اصلی تشکیل دهندهی برند فولاد خوزستان بودهاند، در جای جای صنعت فولادِ این مرز و بوم خوش درخشیدهاند و منشاء خیر در راهبریِ بسیاری از صنایع فولادی در اقصا نقاط کشور شدهاند. این کارکنان که در طی طوفانهای سهمگین سالهای عمر شرکت همواره منجی آن بودهاند، فرزندان کارکنانی هستند که به قدمت صنعت در استان خوزستان و بیش از یکصد سال است که قلبشان به عشق کشورشان تپیده و برای اعتلای نام آن از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. میشود با طراحیهای درست، این اشتیاق را شعلهورتر کرد و سازمان را به روزهای طلائی و اوج خودش بازگرداند. این موضوع اهمیت و خطیر بودن مسؤلیت ما را در معاونت منابع انسانی نشان میدهد. به عقیدهی بنده و به طور خاص، کار در صنعت فولاد عزت نفس و قدرت و در عین حال فروتنی و افتادگی را همراه خود به ارمغان میآورد. ما باید از این مشخصههای ذاتی موجود در سازمان به نحو احسن استفاده ببریم و شرکت را حول منافع مشترکمان، متحد کنیم. کمک به دستیابی به ارزشها و اهداف سازمانی، ترویج اخلاق در همهی روابط و تامین معیشت کارکنان، همه گامهایی ابتدایی در مسیر تعالی منابع انسانی است. هدف غایی ما این است که به استانداردهای روز دنیا در این حوزه برسیم و به این منظور لازم است که از هم اکنون جهتگیریهایمان درست و به همان سمت و سو باشد. وجود کمیتههای موسوم به DEI (Diversity, Equity, Inclusion) که این روزها در سازمانهای به روز دنیا در حال پاگیری و جا افتادن است، به منظور تنظیمِ متعادل و منصفانهی سازمانهاست. این کمیتهها در سه قسمت، تضمین کنندهی توزیع عادلانهی امکانات، موقعیتهای شغلی و بهرهوری از تمام فرصتهای سازمانی برای کلیه کارکنان هستند. این کمیتهها مراقبت میکنند که به هیچ وجه در هیچ تصمیمی، سوگیریهای متداول اتفاق نیفتند. سه جزء مذکور به این شرح هستند:
– حفظ گوناگونی (Diversity): استفاده از همهی تنوعات قومی، نژادی، مذهبی، جنسیتی و سلائق به هنگام استخدام.
– تساوی حقوق (Equity): حذف همهی موانع به جهت برابری در پرداختها، برابری در انتصابات و غیره.
– مشارکت همگانی (Inclusion): مشارکت دادن همه در امور و تصمیم گیریها. یا به عبارتی شنیدن صدای همه.
خلاصهی دغدغهی این کمیتهها، استفادهی بهینه از تمام افراد مطابق با تواناییها، مهارتها، شایستگیها و علائق آنها و جلوگیری از حذف افراد از گردونههای موجود است. برای دوام آوردن در دنیای امروز و آیندهی کسب و کار، باید از هم اکنون و خیلی فوری هدفگیریهایمان را تصحیح و زیرساختهایمان را درست پیریزی کنیم.
به منظور دستیابی به بهترین نتایج در کوتاه ترین زمان و به درست ترین شکل، لازم است که در وهلهی اول یک ستاد تحول تشکیل شود که به عنوان برج مراقبت عمل نموده و مشاهدهگر و رصد کنندهی کلیهی برنامهها، عملیات و رویدادهای جاری در این حوزه باشد (To have the Big Picture). اعضای این ستاد از خبرگان حوزهی HR و نیز عزیزانی از مشتریان این حوزه خواهند بود که قاعدتاً بزرگترین آنها حوزهی بهرهبرداری است (حدود سه چهارم کارکنان در این قسمت هستند). پس از تشکیل این ستاد، برنامههایی که در قالب استراتژیهای سال حوزه ی HR تعریف شدهاند، هدایت و در صورت نیاز اصلاح میشوند. طبیعتاً امور و جزئیات اجرایی برنامههای مدیریتهای مختلفِ زیر مجموعهی HR در جلسات تخصصیِ پیگیری، توسط مدیر مربوطه چک و تسهیلگری میشوند. این مدیریتها عبارتند از: مدیریت: HSE، آموزش، سازماندهی و روشها، امور اداری و نیز خدمات و امور اجتماعی. در همهی این مجموعه ها بدلیل عقب افتادگیهای مزمن، نیاز به فعالیتهای تحولی فوری و قاطع داریم. قطعاً در ستاد تحول منابع انسانی، جهتگیریهای تیم مطابق اصول روز دنیا خواهد بود. در صورت نیاز و به جهت اقتباس و استقبال از رویکردهای جدید، از مشاورین مجرب کشوری استفاده خواهیم کرد. همچنین در همهی زمینهها از پیشنهادات همیشه کمک کنندهی همکاران در همهی ردهها بهره خواهیم برد. رجاء واثق و اطمینان دارم که بدین روش و با مشارکت تمام ارکان سازمان، دپارتمان منابع انسانی شرکت فولاد خوزستان، به طور اساسی شکوفا شده و حتی مستحکمتر از قبل به کار خود ادامه خواهد داد.