برچسب آرشیوها: درین خرابه ی غربت کسی پناهم نیست

شعر دلم گرفته ز شهری ، که زادگا هم نیست … از شاعر ارسلان صمدی لرگانی

دلم گرفته ز شهری ، که زادگا هم نیست درین خرابه ی غربت کسی پناهم نیست   بیادِ کوچه ی پر سنگلاخِ لرگانم کنارِکوچه ی اسفالت،جایگاهم نیست   چوشب شودهمه جابوق وسرعت وویراژ کسی به فکرِ صدای شب سیاهم نیست   ستاره ها به گمانم به شهر می خندند ستاره …

مطالعه بیشتر »