*”لُری؛ زبانی کهن، نه گویشی فراموششده”*
برخلاف برداشت نادرستی که گاه از روی ناآگاهی یا تعصب تکرار میشود، زبان لُری گویشی از فارسی نیست؛ بلکه زبانی مستقل، کهن و ریشهدار در خانوادهی بزرگ زبانهای ایرانی است. این زبان، نظامی واژگانی، دستوری و واجشناختی ویژهی خود دارد و در حوزههای صرف و نحو، واژهسازی و ساخت فعل و اسم، ساختاری منسجم و علمی دارد که آن را از فارسی معیار متمایز میکند.
هیچ «گویشی» در جهان دستور زبان کامل و نظاممند ندارد؛ اما پژوهشهای زبانشناسان داخلی و خارجی (چون احسان یارشاطر، لازار، استیلو و دورفر) نشان دادهاند که زبان لُری واجد قواعد صرفی و نحوی مستقل است و بهروشنی ویژگیهای یک زبان تمامعیار را داراست.
نمونههایی از واژگان و ساختها در زبان لُری:
در ساخت مصدر:
چُمستن = زخمی یا ضربه خوردن
تاسِسْتِن = خفه شدن
مُلاسیدن = پژمرده شدن
در ساخت جمعسازی:
زینگل (زنها)
میرگل (مردها)
خرگل (خرها)
بُزگل (بزها)
کتابل (کتابها)
این نمونهها نشان میدهد که زبان لُری، نظام خاصی از جمعسازی و صرف فعل دارد که با فارسی معیار تفاوت بنیادین دارد. در فارسی، جمع با «ها» ساخته میشود، در حالی که در لُری از پسوندهای کهنتر ایرانی استفاده میشود که ریشه در زبانهای ایرانی میانه و پارسی باستان دارد.
زبان لُری از شاخههای جنوبغربی زبانهای ایرانی است و از لحاظ تاریخی پیوندی نزدیک با پارسی باستان، فارسی میانه و حتی عیلامی نو دارد. در واقع، بسیاری از واژگان اصیل ایرانی که در فارسی معیار از میان رفته یا دگرگون شدهاند، در لُری هنوز زنده و پویا هستند.
برای نمونه، واژههایی چون «دوال= کمر بند»، «هَوش= حیاط و محوطه ی خانه»، «انگِشت = زغال گداخته شده»، و دهها واژهی دیگر، بازماندهی مستقیم لایههای کهن زبان ایرانیاند.
در پژوهشهای زبانشناسی، یکی از معیارهای تشخیص زبان از گویش، میزان قابلیت درک متقابل است. گویشهای یک زبان معمولاً بدون دشواری برای گویشوران دیگر آن زبان قابل فهماند. اما میان فارسی معیار و لُری، این درک متقابل تنها بهطور نسبی و با دشواری انجام میشود؛ نشانهای روشن از استقلال زبانی لُری.
ازاینرو، زبان لُری زبانی مستقل از فارسی است و گویشهایی چون بختیاری، لکی، خرمآبادی و ممسنی شاخهها و گونههای این زبان کهن بهشمار میآیند. متأسفانه بسیاری، زبان فارسی را با کل زبانهای ایرانی اشتباه میگیرند. آنچه ما امروز «فارسی معیار» مینامیم، در واقع فارسی دری است؛ یکی از شاخههای خانوادهی زبانهای ایرانی، همانگونه که لُری نیز شاخهای دیگر از همان ریشه است.
زبان تنها ابزار سخن گفتن نیست؛ آیینهی فرهنگ، تاریخ و هویت است. زبان لُری در قالب ترانهها، متلها، مثلها و شعرهای مردمی، میراثی عظیم از اندیشه و احساس ایرانی را حفظ کرده است. هر واژه در این زبان، ریشه در خاک کهن زاگرس دارد و از دل تاریخ برآمده است.
از این رو، سزاوار نیست چنین زبان زنده و اصیلی را با واژهی محدود و تحقیرآمیزِ «گویش» کوچک بشماریم. گویش، شاخهای از زبان است؛ اما لُری خود زبانی مستقل و کهن است، که از ریشههای پارسی و عیلامی جان گرفته و تا امروز تنومند و سبز مانده است.
کسانی که هنوز بر طبل نادانی میکوبند و این زبان اصیل را «گویش» میخوانند، بهتر است اندکی با مبانی زبانشناسی آشنا شوند تا دریابند که فارسی امروز، وامدار زبانهای زنده و مردمی چون لُری است.
قوم لُر همواره به ایرانی بودن و اصالت خویش بالیده است؛ فرزندان کوهستاناند، پاسداران واژههای کهن و نگهبانان ریشههای زبانی و فرهنگی ایرانزمین.
🖋 *بهزاد مرادیفر (چهارتنگی)*
*خادم اهل قلم و اندیشههای پاک*
*آبانماه ۱۴۰۴*
پایگاه خبری پی نوشت نیوز پایگاه اجتماعی ،فرهنگی ، ورزشی وتخصصی درحوزهای صنعت
