۱۵ مهر، روز ملی روستا و عشایر، تنها یک تاریخ در تقویم نیست؛ بلکه یادآور ریشههای عمیق مردم ایران در خاک، کوه و چراگاه است.
برای ما بختیاریها، روستا و ایل نهتنها محلی برای زندگی، که پایگاه فرهنگ، غیرت و مقاومت است؛ جایی که هویت قومی در کنار مسئولیت ملی معنا میگیرد.
اما امروز، روستاهای بختیاری با مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنند که ادامهی حیاتشان را تهدید میکند:
فرسودگی راهها و پلهای روستایی که سالهاست زیر بار وعدههای نیمهتمام ماندهاند،
محرومیت از آب آشامیدنی سالم در دل سرچشمههای کارون، همانجایی که منبع حیات ایران است،
بیتوجهی به درمان و آموزش فرزندان عشایر که آیندهی زاگرس در دستان آنهاست،
و مهاجرت جوانان به شهر، نه از سر میل، بلکه از سر ناچاری؛ تا جایی که بسیاری از خانههای گِلی و سنگی، امروز تنها خاطرهای از زندگی ماندهاند.
ریشهی این وضعیت را باید در نبود سیاستهای پایدار توسعهی روستایی جستوجو کرد؛ برنامههایی که یا در سطح شعار باقی ماندهاند، یا بهدلیل نبود عدالت در بودجه و سرمایهگذاری، هرگز به مناطق عشایری نرسیدهاند.
عشایر، که قرنها مرزبان و نگهبان کوههای زاگرس بودهاند، امروز چشمانتظار حمایت واقعیاند. تولید گوشت، لبنیات، صنایعدستی و حتی پاسداری از محیطزیست، تنها بخش کوچکی از نقش بزرگ آنها در اقتصاد و فرهنگ کشور است؛ نقشی که بدون زیرساخت، امنیت و توجه، بهآرامی در حال خاموش شدن است.
مطالبهی روشن ما:
بودجهی عادلانه برای روستاهای بختیاری، نه در قالب وعده، بلکه در شکل طرحهای عمرانی و خدماتی ملموس.
ثبت و حفاظت از کوچ ایل به عنوان میراث فرهنگی زنده، تا فرهنگ کوچنشینی از حافظهی ملی پاک نشود.
پایان دادن به تبعیض در خدماترسانی و زیرساختها، تا فاصلهی میان زاگرس و پایتخت هر سال بیشتر نشود.
روستا و عشایر بختیاری، قلب تپندهی سرزمیناند؛ اگر این قلب از تپش بیفتد، هویت ملی ما زخمی میشود.
آنچه امروز نیاز است، بازگشت نگاه ملی به روستا، بهعنوان بنیان توسعه و پایداری ایران است؛ نه فقط در سخن، بلکه در عمل.
محمد تقی اورکی
پایگاه خبری پی نوشت نیوز پایگاه اجتماعی ،فرهنگی ، ورزشی وتخصصی درحوزهای صنعت
