چرخهٔ شکست و سایه: چرا خوزستان در گرداب حاشیهها غرق شده است؟
در گسترهٔ دشت زرخیز خوزستان، که رگهایش از نفت میتپد و ریشههایش در تاریخ ایران جاودانه است، زمزمههای تلخی به گوش میرسد. زمزمههایی از تشنگی در کنار کارون، از نفسهایی که در هوای غبارآلود به شماره میافتد، و از دستهای جوانی که بیکار ماندهاند. اینها فریادهای خاموش استانی است که ثروتش به دریا میریزد، اما مردمش از کمترین امکانات یک زندگی شرافتمندانه محرومند.
در میانه این طوفان مشکلات، گویی کاروان مدیریت استان، مسیر اصلی را گم کرده است. به جای چارهجویی برای دردهای بنیادین، صدای سوت قطار توسعه در گلو خفه شده و گفتوگوها به حاشیههای بیپایان پناه بردهاند: مجادله بر سر نامها و نسبها، کشمکش بر سر انتصاب خویشان و حامیان، و جنجالبرانگیزی هویتهایی که باید پلی برای همدلی باشند، نه دیواری برای جدایی.
این حواسپرتی سازمانیافته، تصادفی نیست. این، نقشهای است در کارگاه یک سیستم ناکارآمد. سیستمی که از پاسخگویی در برابر “چرایی بیآبی و بیبرقی” عاجز است، ترجیح میدهد جامعه را به دالان “هویتخواهی” بکشاند. سیستمی که نمیتواند “اشتغال” بیافریند، “تفرقه” میآفریند. این، سرپوشی است بر ناتوانی؛ کورسویی مصنوعی برای پنهان کردن خورشید شکست.
اما این بازی خطرناک، عواقبی تلخ به بار میآورد. هر روزی که به جای لولهکشی آب شرب و تصفیه شده، احداث مراکز بهداشتی و درمانی، ایجاد مراکز تفریحی و فرهنگی و آموزشی، احداث جادههای جدید، ساخت کارخانجات و صنایع جدید، رفع بیکاری، و حل مشکلات اجتماعی برای جلوگیری از خودکشی و خودسوزیهای نسل جوان، بر طبل تنشهای قومی کوبیده میشود، بیماری استان عمیقتر میشود.
هر ساعتی که انرژی مردم به جای مطالبه این موارد اساسی، صرف درگیری بر سر “لهجه” و مسائل قومی میشود، زخمهای کهنه عفونت میکنند. این چرخه معیوب، همچون ماری گزنده است که دم خود را میخورد و راه گریزی برای خود نمیبیند.
گرداب حاشیهها تنها به قومگرایی محدود نمیشود:
· جنگ بر سر پستها و مقامها
· رقابتهای جناحی و شخصی
· جنجالهای رسانهای بی حاصل
· معطوف کردن توجه به درگیریهای تاریخی
· سیاستبازیهای بیثمر
این همه در حالی است که استان با بحرانهای واقعی دست به گریبان است: آلودگی هوا، نابودی کشاورزی، مهاجرت نخبگان، بحران مسکن، و تخریب روزافزون محیط زیست.
راه رهایی، شکستن این طلسم است. خوزستان نیازمند جرئت نگاه کردن به آیندهای است که در آن، مدیریتش نه بر پایه حاشیه و انحراف، که بر اساس “عملکرد” و “شفافیت” سنجیده شود. روزی که مسئولی به جای سخنرانی درباره نسبنامه، گزارش عملکرد یک تصفیهخانه جدید را ارائه دهد، روزی که به جای شعارهای پوپولیستی، برنامهای عملی برای ایجاد اشتغال ارائه شود، و روزی که به جای تنشآفرینی، دست اتحاد برای سازندگی پیش کشیده شود، آن روز، نخستین سپیده شکستن سایهها و طلوع خورشید توسعه در آسمان این دیار افسانهای خواهد بود.
آری، زمان آن رسیده که به جای غرق شدن در گرداب حاشیهها، به اصلاح این چرخه معیوب همت گماریم و خوزستان را به جایگاه واقعیاش بازگردانیم.
پایگاه خبری پی نوشت نیوز پایگاه اجتماعی ،فرهنگی ، ورزشی وتخصصی درحوزهای صنعت
