نه به ذبح نمایشی حیوانات؛ آری به عقلانیت و عزت ایل
فرهنگ، میراث زندهی یک قوم است؛ نه آنچه تنها در آیینها، که در خرد جمعی، رفتارهای معنادار، و احترام به زندگی تجلی مییابد. ایل بختیاری، با تاریخی پرفراز و با شناسنامهای از غیرت، آزادگی و شرافت، همواره به کرامت و حرمت انسان مفتخر بوده است. اما چه میشود که گاه در سایهی رسم و عادت، آنچه نمود دارد، بر آنچه بود باید باشد، غلبه میکند؟
اخیراً در یکی از شهرهای بختیارینشین، به بهانهی درگذشت یکی از مردان ایل، صدها رأس گوسفند در مراسم عزاداری، بدون ضرورت شرعی و انسانی، ذبح شدند؛ و تلختر آنکه، این صحنهها بهعنوان جلوهای از قدرت، شکوه و آیین، با افتخار در شبکههای اجتماعی منتشر شد. آیا این رفتار، شایستهی ایل ماست؟ آیا آیینی که باید مایهی عزت و احترام شود، باید باگردن زدن بی رویه حیوانات مظلوم وزبان بسته، هویت خود را اثبات کند؟ اینجا پرسشهایی جدی برای وجدان همهی ما مطرح است.
در هیچکدام از آموزههای دینی، انسانی و اخلاقی، اسراف، ریختوپاش، و کشتار بیدلیل حیوانات بیگناه، بهعنوان نشانهی وفاداری و احترام به درگذشتگان توصیه نشده است. بلکه برعکس، در همه ی کتب آسمانی و سیرهی بزرگان دین، همواره بر میانهروی، و دوری از ریا و تظاهر تأکید شده است.
ذبح گوسفند، اگر برای اطعام فقرا، در زمان خاص و با نیت خیر باشد، امری قابل پذیرش است. اما زمانی که به نمایشی پر زرقوبرق و بیمحتوا تبدیل شود، نهتنها سودی برای روح متوفی ندارد، بلکه موجب سنگینتر شدن بار مالی و روانی خانوادههای داغدار و جامعهی اطراف میشود. این یعنی، آیینِ بدون شعور، تبدیل به ضدفرهنگ میشود.
بزرگی، در سادهزیستی و کرامت است؛ نه در ذبح و اسراف.
چه بسیار بزرگان ایل که با سکوتی پُرصلابت، با زندگیای پُر از عزت و فروتنی، در دلها ماندگار شدهاند؛ بیآنکه خوانندهی گرانقیمت بیاورند، یا دهها وصدها حیوان بیزبان را قربانی کنند. مگر نه اینکه در همین ایذه، بزرگی از ایل ما به ملکوت پیوست، و مردم با اشک و احترام، بیهیاهو وبدون تشریفات نمایشی، او را بدرقه کردند؟
آیابازماندگان نمی توانستندگله گوسفندی راسر ببرند؟
آیاحرمتش کم شد؟
بزرگی متوفی در یاد و کردار اوست، در جایگاهی که در دلها دارد، نه در تعداد قربانیها و تشریفات پرخرج.
چراخیراتمان را متحول نکنیم؟
بیایید اندکی درنگ کنیم.
اگر پولهای جمعشده “سرباره ” ، صرف ساخت یک مدرسهی عشایری شود؛ یا صرف خرید دارو برای سالمندان بیمار، کمکهزینهی تحصیل کودکان بازمانده از تحصیل، یا تأمین جهیزیه عروس وداماد شود، آیا این صدقهی جاریه برای متوفی نخواهد بود؟ آیا این راه، به مراتب انسانیتر، خداپسندانهتر و ماندگارتر نیست؟
ای کاش ایل ما، همچنان که در صلابت و غیور بودن، الگوست، در «عقلانیت آیینی» نیز پیشرو شود. امروز، در عصری هستیم که نسل جوان بختیاری، دیگر نمیپذیرد آیینها با اسراف، خون، و چشموهمچشمی معنا پیدا کنند. آنها بهدنبال معنا، اصالت و احتراماند، نه تظاهر و ریا.
مردانگی درمرام وجوانمردی وکرامت انسانیست، نه جان گرفتن صدها گوسفندبی زبان.
آیا غیرت ایلی، با ریختن خون حیوانات و به رخ کشیدن سفرهی چرب معنا میشود یا با حفظ حرمت انسان ها، عقلانیت و سادهزیستی؟
آیندگان، با نگاهی پرسشگر به امروز ما نگاه خواهند کرد. آیندگان خواهند پرسید: چرا آیینهای ما بهجای عزت، به رقابت مالی تبدیل شد؟ چرا در سوگها، بیشتر چشم به هم چشمی میکردیم تا اندیشه؟
آیین اگر فهم نشود، ضدفرهنگ میشود.
فرهنگ ایل، نیازمند پالایش مستمر است. نه از روی بیاحترامی به سنت، بلکه برای نجات خود سنت. هر آیینی که روح خود را در مسیر زمانه از دست بدهد، تنها پوستهای از آن باقی میماند؛ و آن پوسته، به مرور تبدیل به کلیشهای بیجان، خرافی، و آسیبزننده خواهد شد.
بیاییدآیینها را نسوزانیم، بلکه بساییم و صیقل دهیم. همانگونه که تاریخ ایل، بارها و بارها خود را بازآفرینی کرده، اینبار نیز نوبت ماست که رسمها را بازنگری کنیم.
از امروز، تصویر نوینی از ایل بختیاری بسازیم:
نه با ذبح بی رحمانه حیوانات، که با احیای خرد ایل.
نه با نمایش قدرت، که با مهر، عدالت، و فرزانگی.
نه با اسراف، که با خدمت صادقانه به جامعه و آیندگان.
بیاییم خیرتمان راباخردجمعی در مسیر بهتری هدایت کنیم؛ که این، آیین مردمان فرهیخته، اصیل و ریشهدار است؛
و این، همان مرام واقعی بختیاریست.
حرمت به آیین های درست، حرمت ایل است.
بیایید پاسدار آن باشیم، پیش از آنکه فرهنگمان قربانی افراط شود.
داریوش شاه ولی ایذه-خوزستان-
مردادماه۴۰۴
پایگاه خبری پی نوشت نیوز پایگاه اجتماعی ،فرهنگی ، ورزشی وتخصصی درحوزهای صنعت
