به گزارش پایگاه خبری پی نوشت به نقل از پایگاه خبری صبح ملت نیوز
هنوز نمیدانم که آیا مصاحبه و شنیدن صدای یک هنرمند و مکتوب کردن این گفتگو درست است یانه. چرا این حرف رو میزنم ؟ برای
اینکه هیچ شکل از ارتباط نمیتونه جای ارتباط رو در رو رو بگیره ….. اما جایی که علی رغم اینقدر پیشرفت جهان در حوزه ارتباطات
نمیشه یک نقد درست و یک ارتباط رو در رو سالم ایجاد کرد مصاحبه در این شکل میتونه راه گشا باشه
در هر حال حرف ما در باره هنر نمایشه هنری که با چندین عنصر در هنر ارتباط هست. منظور اینه که نمیشه هیچکدوم از عناصر
رو از نمایش جدا کرد. بخشی از نمایش هم نقد و نظر و مصاحبه و مباحثه است
گفتید که نمایش مجهول داره آماده اجرا میشه و توسط خودتون نوشته شده
بله گروه آماده اجرا است و حدودا ۳۵ جلسه تمرین مفید داشتیم و البته بخش اعظم تمرین صرف آموزش و برطرف کردن آموزشهای
غلط توسط همکاران من شده
آموزش غلط؟
بله آموزش غلط … برخورد اشتباه با مقوله بازیگری و رویکردهای منسوخ شده در چگونگی حضور در صحنه و خیلی چیزهای دیگه
میشه یه مقدار این موضوع رو باز تر کنید.
شاید در حوصله این مصاحبه نباشه
اتفاقا من فکر میکنم وقتی مخاطبین این مصاحبه رو بخونن براشون سوال پیش میاد که منظور شما چی بوده
خب… هرکسی میتونه در باره هنر نظر بده .. یعنی در مقوله هنر هر انسانی به هر شیوه ای که فکر کنیم اثر هنری خودش رو در
معرض دید دیگران به اشتراک میگذاره … دیگران هم چه هنرمند باشن یا یک فرد عادی میان نظر میدن و یک سوال پیش میاد آیا
اثر هنری تولید شده توسط هنرمند اونقدر ناب هست که در معرض دید همگان قرار بگیره؟ چیدمانهایی در کار یک بازیگر هست که
چنان با ظرافت شکل میگیره که شما حضور تکنیک رو احساس نمیکنید و میشه گفت این تکنیک علم بازیگریه که حاصل تجربیات
مکتوب بزرگان هنر بازیگریه
زمانی که افراد بدون توجه به این علم شروع به کار میکنن اشتباهات زیادی در حوزه هدایت بازیگر اتفاق میافته که در بسیاری
زمانها قابل جبران و اصالح نیست
جوابی که کا رو به بحث مورد نظر برمیگردونه اینه که تمام سعی هنر در طول زمان این بوده که میزان ناب بودن یک اثرهنری رو
بتونه اندازه گیری کنه و به ناب بودن اثار هنری کمک کنه و همین با عث میشه که در هنر هم علم هنری شکل بگیره
انسان امروز وارد حوزه تفکر شده. بدون تعارف عده زیادی از این قافله جا مانده اند و به هیچ وجه جا ماندگی خود را باور ندارند. تفکر
دارای رنج است و فرار از این رنج ما را به شادی نمیرساند بهتر است خود را با واقعیت رو برو سازیم و از شادی فهم درست هنر
لذت ببریم.
شکل نمایش شما کمی عجیب و غریب است چه اصراری دارید که در این شکل اجرایی نمایش اجرا کنید. به نظر شما تماشاگر با این
شکل از نمایش ارتباط برقرار میکند؟
ما به تنهایی نمایش اجرا نمیکنیم. از زمانی که نویسنده ایده را به کار میگیرد و وارد نوشتن میشود هر لحظه به تماشاگر خود میاندیشد
. او سعی دارد از طریق هنر درک تماشاگر را در چگونگی سازش و درگیری با محیط دچار تحول نماید. این به معنی آن نیست که
حتما باید پیامی را در نمایش بگنجاند و با استبداد تماشاگر را مجبور به پذیرش این ایده و پیام کند
نه او روند تحول و چگونگی درگیری با محیط را به شکل نمایش نامه مینویسد. پیامی وجود ندارد هرچه هست زندگی است و دیگر
هیچ
نویسند با توجه به اشتراکهای معنایی جامعه خود مینویسد. او در این تالش از طریق کلمات به معنای واحد های نشانه گفتاری، جریان
فضا زمان و مکان را به عنوان واحدهای معنایی را شکل میبخشد. در نمایش مجهول جریان واحد های معنایی به سمت اشتراک های
فرهنگی رفته و در تالش است بیشتر به تصویر به مثابه نمایش فکر کند تا دیالوگ. امروز من به عنوان یک هنرمند و گروه اجرایی
نمایش مجهول ایده خود را در معرض دید همگان قرارداده ایم و شدیدا به نقد درست نیاز داریم ما خود خودمان را در نمایش به اشتراک
گذاشته ایم و نمایش ما به مثابه یک محتوی هنری با تماشاگر وارد مکاشفه ای بی پایان شده. در واحد زمان و وحدت اشتراکهای فرهنگی
با نشانه ها درگیر شده و داستان نمایش را میسازد. روند ارتباط این نمایش قدری متفاوت است و شاید بتوان آنرا شبیه به یک مکاشفه
دانست. مکاشفه ای که ما را به جایی غریب راهنمایی میکند. و در آنجا ساخت نمایش بدون وقفه ادامه دارد.
توجه به موسیقی هنرهای تجسمی عکاسی و….. لازمه تئاتره یعنی هنر نمایش برآیند تمامی این هنرهاست ….
هر کسی که وارد یک گروه اجرایی تئاتر میشه، در این برایند قرار میگیره و ناچاره که در باره این عناصر تفکر کنه و حاصل این
تفکر رو در این گروه اجرایی تبدیل به عمل کنه
گروه هنری رمز در نمایش مجهول سعی کرده که به تمامی این عناصر توجه کنه و با ایجاد نوعی هماهنگی در نمایش با تماشاگر
ارتباط برقرار کنه
البته که شاید این اولین برخورد این نسل از تماشاگران با این شکل از نمایش باشه ولی شروع این شکل از تجربه من بر نمایش
برمیگرده به سالهای دهه هفتاد تئاتر ایران و من در این شکل حدود یازده اجرا در سالنها ی مختلف داشتم و شاید امروز این اولین
تجربه گروه اجرایی من باشه اما برای من شانزدهمین تجربه در این شکل اجرایی است. این شکل برایندی است از اشکال نمایش ایرانی
و البته اشکال آیینی جنوب بر این شکل از اجرا غلبه داره. در جریان موضوعی نمایش مجهول شاهد شکل گیری یک قهرمان ملی به
نام آرش کمانگیر هستیم و این با توجه به کهن الگوهای ایران و شکل میگیره در آیین شاد عروسی جنوب نمایش آغاز میشه و با
عروسی و جاودانگی قهرمان داستان هم……..و پایان.
در آخر جا دارد بگویم که این نمایش یک بار در سال ۱۳۹۸ توسط گروه قبلی تمرین شد در آن گروه من و خانم آذر طهماسب بازی
میکردیم و تمامی کارهای نشانه گردانی به عهده مسعود کهوری نژاد بود اما به دلیل شرایط کرونا کار تعطیل شد و جا دارد از گروه
نمایش قبلی مجهول کمال تشکر را به جا بیاورم بعد از آن تمامی دکور ما در اثر سو مدیریت سالن نمایش مفقود شد. از گروه امروز
نمایش مجهول که در انتهای این مصاحبه اسامی آنها را خواهید دید و بخصوص خانم عسکری و دستیار کارگردان ابوالفضل عبدالی
تشکر کنم
نویسنده و کارگردان : سیروس کهوری نژاد بندری
بازیگران:
مهتاب عسکری
خالد امیریان
محمد رضا بابایی
بیتا خسروی
روزبه جهانی
سونیا فردی پور
عطیه صمدی
علیرضا حسین پور
پرستو علیزاده
و
سیروس کهوری نژاد
……….همکاران اجرا………..
طراح پوستر و بروشور: فرزاد ادیبی
طراح صحنه و ساخت ماسک و آگسسوار: سیروس کهوری نژاد بندری
آهنگساز: محمد کهوری نژاد
دستیار کارگردان: ابوالفضل عبدالی
دستیار تهیه: وحید سیبی
مدیر اجرا و منشی صحنه: نسترن اسکندرپور
مدیر صحنه و دستیار طراحی لباس: حدیث جعفری
دستیار تمرین: خالد امیریان
گرافیک و فتوشاپ: آذر طهماسب
گروه موسیقی زنده جنوبی: هادی لشکری، سعید شریعتی، عرفان کهوری نژاد
مدیر تبلیغات:روزبه کهوری نژاد
عکاس و فیلم بردار:مسعود کهوری نژاد
مونتاژ تیزر: محمد کهوری نژاد
یک دیدگاه
بازتابها: لزوم رویارویی با واقعیت برای رسیدن به شادی هنر | ندای تجن