خبر فوری

پر فسور برات قبادیان / دشمنی با چه کسی؟ نظام یا مردم

دشمنی با چه کسی؟ نظام یا مردم!
واقعیت این است که اداره امور کشور علاوه بر تعهد، به تخصص و تجربه نیز نیاز دارد. بررسی سوابق تک تک اعضای کابینه دولت سیزدهم جمهوری اسلامی از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون و نیز مدیران ارشد دولت مانند استانداران نشان می دهد که این دولت یکی از ضعیف ترین دولت‌های ۴۳ سال اخیر ایران است. عامیانه بگویم،:
کار هر بز نیست خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد و مرد کهن
نمونه بارز وزیران بی سواد، بی تجربه و بی ظرفیت از اعضای کابینه دولت سیزدهم آقای عبدالملکی است. وزارتخانه حساس و قدری که از وزارتخانه های سابق کار و رفاه تشکیل شده است به این آدم کم عقل و نابالغ سپرده شده است که در مدت کمتر از یک سال آن را به ویرانه ای تبدیل کرده است. امروز که اخبار و شعار قشر زحمت کش جامعه یعنی بازنشستگان کشور به صورت سراسری را علیه این به اصطلاح وزیر دیدم و شنیدم دلم هم به حال مردم شریف و نجیب ایران و هم به حال نظام اسلامی که برآمده از خون هزاران شهید است سوخت.
فروپاشی اقتصاد یک کشور زحمت زیادی ندارد.تنها باید اشخاص کاردان و میهن دوست را بیکار کرد و به افراد دزد و نادان پُست و مقام داد.
جان مینارد کینز، اقتصاددان معروف می گوید: «اگر می خواهید ملتی را نابود کنید، کم هزینه ترین، راحت ترین و پنهان ترین ابزار، تورم است».
سخن معروف دیگری از شخصیتهای بزرگ تاریخ بشریت نیز نقل است که اگر می خواهید کشوری را نابود کنید جای آدمها را در مدیریتها عوض کنید. یعنی کارهای بزرگ را به آدم‌های کوچک بسپارید که از پس انجام آنها بر نمی آیند و کارهای کوچک را به آدمهای بزرگ بسپارید که عارشان است دست به انجام آنها بزنند. در نتیجه این عمل فرایند انجام امور مختل می شود. علم اقتصاد نادیده انگاشته می شود. جان مردم از تهیه معیشت خود به لب می رسد. تولید رو به نابودی می رود. اجناس کمیاب یا گران می شوند. فاصله فقیر و غنی زیادتر می شود. جامعه نا امن می شود. مردم نجیب و آبرومند به دریوزگی می افتند. تن فروشی رواج پیدا می کند.
دزدی و زورگیری عادی می شود و در نهایت هرج و مرج کشور را فرا می گیرد. پیامد نهایی این امر نابودی ملت و آسیب دیدن جدی نظام است.
هرچه فکر می کنم گماشتن مدیران ضعیف بر مدیریتهای قدر که در شرایط سخت کنونی مدیران باسواد، باتجربه و آبدیده می خواهد نمی تواند امری عادی و یا بدون برنامه ریزی حساب شده برای ضربه زدن به مردم و نظام اسلامی باشد.
اگر اوایل انقلاب بود که نظامی مستقر بطور کلی دگرگون شده بود و نظامی نوپا جای آن را گرفته بود و نیروهای باسواد، متعهد، متخصص و باتجربه کم بود، پذیرش آن بسیار آسان بود، اما اکنون که بر اساس گزارش GII ایران سومین دارنده سرمایه های انسانی دنیا است چرا باید دولتی بدینگونه ضعیف و ناتوان بر سر کار بیاید که می رود تا کشور را نابود کند. هیچ شکی باقی نمی ماند که نتیجه شکل گیری این دولت ناتوان هم به ضرر مردم است و هم نظام. آخر دشمنی با چه کسی؟ مردم یا نظام؟
به باور من دشمنی با هر دو است.
این نوشته از سر دلسوزی و نگرانی از آینده است.
بقول سعدی:
من آنچه شرط بلاغست با تو می‌گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
ایام بکام
قبادیان- استاد دانشگاه تربیت مدرس

درباره پایگاه خبری پی نوشت

فوق لیسانس مهندسی صنایع،عضو خانه مطبوعات ، خبرنگار رسانه ها،مدرس دانشگاه، فعال اجتماعی و ورزشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *