خابران/ از دیرباز استان خوزستان متشکل از مردمی بود که در گروه های مجزا به لحاظ قومیتی در کنار هم برادرانه می زیستند و در راس این گروه ها که به تعریفی قبیله، طایفه، ایل و غیره نامیده میشوند، اشخاصی به عنوان رئیس و فرد اول، مدیریت سیاسی و اجتماعی قبایل و طوایف را به عهده می گرفتند. این اشخاص در بین عرب ها، شیخ و در بین لر ها، با لقب خان شناخته میشوند و نقشی پر رنگ را در وضعیت سیاسی،اجتماعی،معیشتی و فرهنگی مردم خویش ایفا میکنند.
امروزه، و چه بسا از دیرباز تاکنون بر کسی پوشیده نبوده و نیست که خاک زرّ خوزستان خاکی سرشار از نعمت ها و برکت های خدادادی و دارای منابع عظیم نفتی، گازی، پتروشیمی و زمین های حاصل خیز کشاورزی است. از دریا و رودخانه گرفته تا دشت و کوهستان که خوزستان را با گرمای طاقت فرسای تابستان و سرمای استخوان سوز زمستان، به یکی از بهترین مناطق کشور ایران تبدیل کرده است. اکثر وضعیت های آب و هوایی فصلی را در خود جای داده است و همچنین با منابع اقتصادی عظیمی که دارد،به مانند پدر نان آور ایران است.پدری که با وجود سیاست های نادرست اقتصادی دولتمردان، خود را شرمنده فرزندانش میبیند.
درصد بسیار بالای فقر و بیکاری در استان خوزستان هیچ سنخیتی با دخل آن ندارد.بر اساس درآمد های هنگفت از قبیل منابع اقتصادی، این استان میبایست شاهد بهترین کیفیت ممکن معیشت و رفاه در بین مردمان خود باشد.اما آنچه مشهود است، التماس شهروندان خوزستانی به تامین حداقل های زیستی مانند آب شرب است. انگشت شمار نیستند مناطقی در استان شهید پرور و مخلص نظام مقدس جمهوری اسلامی که حتی از آب لوله کشی معمولی محروم اند، چه رسد به آب شرب!
حال آنکه دلایل این وقایع سخت باور چه هستند، بسیار است.لیکن به یکی از مهمترین دلایل عدم پیشرفت و رفع معضلات خوزستان میپردازیم؛ و آن نیز نقش روسای قبایل و طوایف خوزستان در وضعیت معیشتی و رفاهی مردمان خویش است.
اغلب این مثال را شنیده ایم؛ خواستن، توانستن است.به تعبیری دیگر، تا نخواهید، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
مطالبه گری به حق، امر پسندیده ای است که در دین مبین اسلام و نیز در قرآن کریم به این مهم اشاره شده است.مطالبه گری از روش های درست میتواند سرمنشا پیشرفت و ارتقاء یک جامعه باشد.از این روی،توجه به این اساس بی چون و چرا، وظیفه هر انسان عاقل و بالغی است که در مسیر رفاه اجتماعی گام برمیدارد.بی تامل پیداست اگر چنین نباشد و یا نشود، هیچکس دلسوزِ فی سبیل الله نیست که از سر ثواب و محبت، لقمه نانی را به واسطه حق و حقوق به شخصی عطا نماید.چراکه لازم است، ابتدا با مطالبه گری صحیح، زمینه احقاق حق فراهم شود و پس از آن منتظر پرداخت آن بدون هیچگونه چشم داشتی باشیم.
در استان خوزستان هیچگاه مطالبه گری واقعی صورت نگرفته و اگر هم به وقوع پیوسته، نه تنها از طریق صحیح انجام نپذیرفته، بلکه با دخالت و سوء استفاده معاندین نظام تبدیل به هرج و مرج شده، و کما فی السابق، تر و خشک با هم سوخته و گِرِهی از هیچ مشکلی باز نشده است.در این رابطه میتوان گفت اصلی ترین دلیل شکست مطالبه گری، سوء استفاده معاندین و سوء نیت فرصت طلبان از مطالبه به حق گروهی چند از شهروندان خوزستانی و نیز اقدام مطالبه گران از روش های نادرست است.همین دلیل موجب میشود که در کنکاش سبک و سیاق مطالبه گری به حق، تفکر کرد و راه کار را در نقش بسزای روسای قبایل و طوایف مردمان خوزستان یافت.
در شرایط مختلف به مانند اعتراضات آبان ۹۸ که در امتداد افزایش ناگهانی قیمت بنزین از سوی مردم در سراسر کشور به انجام رسید و با سوء استفاده فرصت طلبان معاند مبدل به شرایطی وخیم و حتی خونی گشت، پتانسیل شیوخ و خوانین لر در مدیریت اوضاع و مردم تحت رهنمود خود، یکی از دست های نظام و دولت در آرام سازی جو سنگین اعتراضات در خوزستان بود.توجه به همین یک نکته، جایگاه مهم چنین افرادی را بر همگان آشکارا میسازد.
شیخ های عرب و خان های لر خوزستان که سالیان مدید بیرق دار و سردمدار اتحاد و برادری در کنار یکدیگر هستند، میتوانند با اتحادی هدفمند و سود آور در راستای احقاق حقوق به حق مردمان خویش، گفتمان های سیاسی خود با دولتمردان کشور را در جهت مطالبه گری صحیح به انجام برسانند و بی شک این عمل مثمر ثمر خواهد بود.در اینصورت نیز هیچ شخص مطالبه گری در کنار سوء نیت معاندین نظام، متهم به اخلال در نظم و امنیت عمومی نخواهد شد و به قولی، تر و خشک با هم نخواهد سوخت.
بر همین اساس شیخ و خان حتی میتوانند از ظرفیت های علمی اعضای تحت رهنمود خود در نشست های سیاسی با دولتمردان بهره گیرند و با گام هایی محکم و استوار بر خواسته های به حق خود پا فشاری نمایند و نقش پر رنگ خود در نظام کشوری را باری دیگر به همگان دیکته کنند.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که بر پایه دین مبین اسلام و عدل علی بن ابیطالب(ع) پی ریزی و بنا نهاده شده است، شایسته ی داوری و احقاق حقوق به حق این جامعه است.
باشد که رستگار شویم.
محمد جواد شریفی