روایتی از یک فرشته زمینی؛ خیر نیکاندیشی که صدها بیمار اعتیاد را به زندگی بازگرداند
به گزارش خبرنگار رسانه پی نوشت در روزگاری که اعتیاد دیگر نه به عنوان انحراف، بلکه به عنوان یک بیماری قابل درمان شناخته میشود، هستند انسانهایی که با دستان پرمهر خود، نوری تازه به زندگی بیماران مبتلا به این آسیب اجتماعی میبخشند. یکی از این فرشتگان زمینی، نیکوکاری اهل رامهرمز است که سالهاست دور از خانه و زادگاه خویش زندگی میکند، اما دلش در زادگاهش میتپد و قلب مهربانش برای همشهریانش میتپد.
در دل خوزستان، در شهری به نام رامهرمز، مردی زندگی میکند – یا بهتر بگوییم در دل مردمانش زندگی میکند – که سالهاست دور از زادگاه خود به سر میبرد، اما قلبش همچنان در کنار مردم است. خیر نیکاندیشی که با دستان مهربانش بیش از ۱۰۰ نفر از بیماران گرفتار در دام اعتیاد را به زندگی سالم، پویا و هدفمند بازگردانده است و عده ای را هم به اشتغال در آورده است. مردی که باور دارد انسانها اگر فرصتی دوباره بیابند، میتوانند به زیباترین شکوفههای جامعه بدل شوند.
او نه تنها در عمل، بلکه در فکر و گفتار نیز مروج امید و انگیزه است. خود را واسطهای میداند برای توسعه آدمها و میگوید: «ما مأمور به تلاشیم، نتیجه با خداست. من آرامش را در نجات انسانها مییابم، وقتی کسی از عمق تاریکی به روشنایی بازمیگردد، این زیباترین لبخند خداوند به من است.»
او باور دارد که اعتیاد یک بیماری است، نه یک ننگ. با همین باور و با تکیه بر مهارت، دلسوزی و مدیریت صحیح، دهها نفر را تحت درمان قرار داده، آنها را وارد فضای کار کرده، به تحصیل تشویق نموده و در مسیر ساختن آیندهای بهتر همراهشان بوده است. یکی از این موارد، داستانی عمیق و تأثیرگذار است.
می گوید «خداوند درمان را در کنار درد آفرید. ما فقط واسطهای هستیم تا این امید را به قلبها بازگردانیم.»باورِ راسخ او به قدرتِ انسانسازی و لطفِ پروردگار، مسیرِ زندگی بسیاری را تغییر داده است.
در دل خاطراتش، ماجرایی تکاندهنده را روایت میکند:ما هرگز نباید انسانها را با گذشتهشان قضاوت کنیم. یک انسان اگر حتی هزار بار سقوط کرده باشد، با یک فرصت واقعی میتواند بلند شود و دیگران را هم بلند کند. کافیست کسی دستش را بگیرد.»
«روزی در یکی از پارکها مردی را دیدم کارتنخواب، با چهرهای مظلوم. بیپناه بود، جایی برای ماندن نداشت. کسی او را نمیپذیرفت. دستش را گرفتم، به مرکز ترک اعتیاد بردم. بعد از درمان، او را وارد محل کار کردم. تشویقش کردم درس بخواند. با حمایت من توانست مدارک علمی کسب کند، و اورا برای تحصیل راهی خارج کنم و مدرک بگیرد، در خارج از کشور مشغول تحصیل در رشته دندانپزشکی کردم . جوانی که خانوادهاش او را رها کرده بودند، امروز به الگو و افتخار فامیل بدل شده است.»
از خرابهای تا مدرسه نمونه کشور؛ وقتی یک رویا به حقیقت تبدیل شد
اما فعالیتهای این خیر نیکوکار به همینجا ختم نمیشود. او عمیقاً به آموزش و پرورش به عنوان راه نجات جامعه اعتقاد دارد. در حوزه مدرسهسازی یکی از فعالترین چهرههاست. میگوید: «هیچ چیز دردناکتر از آن نیست که کودکی بخواهد درس بخواند ولی پول کتاب و کفش نداشته باشد.» او تاکنون هزینه تحصیل دهها دانشآموز بیبضاعت را تأمین کرده است و حتی مدرسهای در روستای اجدادیاش که روزی به خرابهای برای احشام تبدیل شده بود را بازسازی کرد.
این مدرسه که خاطرات دوران ابتدایی او را در خود دارد، پس از سالها به خرابه ای تبدیل شده بود و بعد از بازسازی و تجهیز کردن آن به یکی از بهترین مدارس منطقه بدل شد؛ جایی که امروز دانشآموزان آن افتخارات علمی کسب کردهاند و نام مدرسه در سطح ملی شناخته شده است. رسانه ملی بارها از آن مدرسه گزارش تهیه کرده و مدیر آن مورد تجلیل قرار گرفته است.و آن مدرسه به عنوان نمونه کشوری فعالیت می کند
او الگوی بارزی از شجاعت، ایمان، ریسکپذیری و مثبتاندیشی است. میگوید: «اگر کسی بخواهد، میتواند. سخت است، اما شدنی است. اگر ذهن انسان مثبت و قلبش بخشنده باشد، نعمت خداوند به سمت او جاری میشود.»
زندگی این نیکوکار، درسی بزرگ برای جامعه است. او نشان داده که نجات یک انسان، نجات یک نسل است. و امروز، در دل مردمانی که شاید هیچ امیدی نداشتند، نوری تازه روشن کرده است. نوری که نه تنها اعتیاد را درمان میکند، بلکه روح امید، تلاش و خودباوری را در جامعه میدمد.
باشد که شهرام ملایی خیر نیکوکار که فارغ التحصیل رشته روانشناسی و مددکاریست این الگوهای زیبا، الهامبخش دیگران نیز باشند؛ تا روزی که هیچ بیماری در تنهایی و ناامیدی نماند، و هیچ کودکی از تحصیل محروم نباشد.
در عصری که بسیاری از افراد تنها به منافع شخصی میاندیشند، چنین انسانهایی در سکوت و بیادعا، نجاتبخش جان و روح دیگراناند. کار او نه تنها بازگرداندن افراد به زندگی است، بلکه بازگرداندن امید به جامعهای است که گاه فراموش میکند چقدر نجات یک نفر میتواند نسلها را تغییر دهد.
ملایی میگوید هرکسی معمار سرنوشت خویش است با تلاش و پشتکار،مهارت مدیریتی ،ریسک پذیری ،اعتماد به نفس ،شجاعت ،مثبت اندیشی می توان یک دنیا را ایجاد کرد و باید درمرحله اول اجرا کند سخت است ولی شدنی هستند