به هر جا کودکی
شاه نامه می خواند
همانجا مرز ایران است
این سروده جناب نوربخش احمدزاده، با وجود کوتاهی، دیدگاهی عمیق و قابل توجه را در خود جای داده است. برای روشن تر شدن موضوع ، کافی است که به چند نکته کلیدی توجه کنیم.
مصراع “به هرجا کودکی شاه نامه می خوانَد” نشاندهنده این است که از نظر آقای احمدزاده، شاهنامه صرفاً یک اثر ادبی نیست، بلکه گنجینهای از هویت ملی، تاریخ، فرهنگ، ارزشها و زبان فارسی است.
خوانده شدن شاهنامه در هر مکانی، به معنای حضور و زنده بودن این عناصر هویتی در آنجاست.
مصراع دوم، “همانجا مرز ایران است”، یک تعریف بدیع و فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی ارائه میدهد.
در جهان بینی جناب احمدزاده ، مرز ایران نه خطوطی قراردادی بر روی نقشه، بلکه گسترهای فرهنگی و هویتی است که با زبان فارسی و میراثی همچون شاهنامه تعریف میشود.
هر جا که این میراث ارزشمند پاس داشته شود و حضور داشته باشد، گویی بخشی از “ایران فرهنگی” است.
و مهمتر از همه ی این ها ، در این سروده، زبان فارسی به عنوان بستری برای حفظ و انتقال هویت ایرانی و شاهنامه به عنوان نماد والای این زبان و فرهنگ، جایگاه ویژهای دارند.
خوانده شدن شاهنامه، به معنای زنده بودن زبان فارسی و تداوم ارتباط با گذشته و ارزشهای آن است.
این دیدگاه، یک نوع “ایران فرهنگی” را ترسیم میکند که میتواند فراتر از مرزهای سیاسی فعلی گسترده شود.
هر فرد یا جامعهای که با شاهنامه و فرهنگ ایرانی پیوند برقرار کند، به نوعی در این گستره فرهنگی سهیم میشود و در مجموع، از این سروده میتوان دریافت که جهانبینی جناب احمدزاده، هویتی عمیقاً فرهنگی و تاریخی برای ایران قائل است که مرزهای آن نه با جغرافیا، بلکه با زبان، ادبیات و میراثی همچون شاهنامه تعریف میشود.
این نگاه، بر اهمیت حفظ و پاسداشت این میراث گرانبها برای تداوم هویت ایرانی تأکید دارد.
برای این بزرگمرد خردورز شاهنامه پژوه توفیق بیش از پیش را آرزومندم.
#رجبعلی کاوسی قافی