یادبودی برای مردی از جنس مهربانی و صلح
در دل کوههای سر به فلک کشیده زاگرس، در میان ایل بزرگ بختیاری، مردی زندگی میکرد که نامش با مهربانی، مهماننوازی و صلحطلبی عجین شده بود. او آ شنبه نیکنام مروی بود، از طایفه شهولیوند و باب دینارون، مردی که قلبش برای مردم میتپید و وجودش مایه آرامش و وحدت بود. آ شنبه نیکنام، نه تنها یک چهره محبوب در میان ایل بختیاری، بلکه نمادی از انسانیت و بزرگمنشی بود.
مهماننوازی بیهمتا
مهماننوازی آ شنبه نیکنام، زبانزد خاص و عام بود. خانهاش همیشه به روی همه باز بود، از نزدیکان و همایلهایش گرفته تا غریبههایی که از راههای دور میآمدند. او معتقد بود که مهمان، هدیهای از سوی خداوند است و باید با آغوشی باز پذیرفته شود. هر کس به خانهاش پا میگذاشت، نه تنها با چای داغ، نان تازه و غذاهای لذیذ پذیرایی میشد، بلکه با محبتی بیشائبه و احترامی بینظیر روبرو میگشت. او به مهمانانش این احساس را میداد که گویی به خانه خودشان آمدهاند. حتی در سختترین شرایط، هرگز اجازه نمیداد مهمانش احساس کمبود یا ناراحتی کند. مهماننوازی او تنها به غذا و نوشیدنی محدود نمیشد، بلکه با گفتوگوهای گرم و صمیمی، دلها را نیز سیراب میکرد.
صلحطلبی و سازشهای بینظیر
آ شنبه نیکنام، مردی بود که صلح را نه تنها در کلام، بلکه در عمل به نمایش میگذاشت. در میان اختلافات و دعواهایی که گاه در ایل پیش میآمد، او همیشه به عنوان میانجیگری خردمند و بیطرف حضور داشت. با حرفهای حکیمانهاش، آتش کینهها را خاموش میکرد و راه صلح و دوستی را پیش پای مردم میگذاشت. بسیاری از دعواهای طولانی و پیچیده، با وساطت او به صلح و سازش ختم میشدند. او به راستی مردی بود که با قلبش زندگی میکرد و با عقلش راهنمایی میداد.
در یکی از مشهورترین موارد، اختلافی طولانی بین دو طایفه بزرگ ایل بختیاری به وجود آمده بود که سالها ادامه داشت و هیچکس قادر به حل آن نبود. آ شنبه نیکنام، با صبر و حوصله، به میان این اختلاف رفت. او نه تنها به حرفهای هر دو طرف گوش داد، بلکه با درک عمیق از ریشههای اختلاف، راهحلی ارائه کرد که مورد قبول همه قرار گرفت. این صلحسازی او، نه تنها دو طایفه را به هم نزدیک کرد، بلکه باعث شد نام او به عنوان نمادی از وحدت و آشتی در تاریخ ایل بختیاری ثبت شود.
مردمداری بینظیر
مردمداری آ شنبه نیکنام نیز بینظیر بود. او به همه احترام میگذاشت، از کوچک تا بزرگ. گوششنوایی برای دردهای مردم بود و هر کس به او پناه میآورد، با آغوشی باز پذیرفته میشد. او نه تنها برای طایفه خود، بلکه برای همه مردم منطقه، چهرهای محبوب و مورد اعتماد بود. حتی در سختترین روزها، لبخند از لبانش محو نمیشد و امید را در دلها زنده نگه میداشت.
در یکی از خاطرات به یادماندنی، زمستانی سخت و برفی، خانوادهای فقیر و بیسرپناه به او پناه آوردند. آ شنبه نیکنام، بدون هیچ درنگی، آنها را به خانهاش آورد و نه تنها برایشان غذا و پناهگاه فراهم کرد، بلکه تا زمانی که شرایطشان بهبود یافت، از آنها حمایت کرد. این رفتارهای نیکو و انساندوستانهاش، باعث شد تا نام او همواره در دلها زنده بماند.
یادش گرامی باد
اکنون که آ شنبه نیکنام به دیار باقی شتافته است، خاطراتش همچون چراغی روشن، راهنمای ما خواهد بود. او به ما آموخت که با مهربانی زندگی کنیم، با مهماننوازی دلها را به هم نزدیک کنیم و با صلحطلبی، دنیایی بهتر بسازیم. یاد و خاطره این مرد بزرگ، همواره در قلبهای ما زنده خواهد ماند.
**روحش شاد و یادش گرامی باد.