خبر فوری

آیین های پیش از نوروز و پس از نوروزدر ایران

به جمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روز نو خواندند

 

آیین های پیش از نوروز و پس از نوروزدر ایران

 

نوروز پشت نوروز

تکرار خون دلهاست

بی روی دوست دیدن

دور از جمال یاران

عیدی نمانده مارا !

و اما نوروز

 

برسر آنم که پیرامون آیین های نوروزی چند نکته ای را یاد آوری کنم

تلویزیونها خیلی حرف می زنند

اما به گمانم یخچال ها راستگو ترند !

سال ۱۴۰۳ در حالی به پایان میرسد که شوربختانه نور و نان و حوصله همگی یکجا از سفره های ما ایرانیان رفته اند !

وشبح فقر بر زندگی ما سایه انداخته است و ترس از دست دادن همین حداقل ها به شدت مارا تهدید می کند

آنچنانکه اگر یخچال یا تلویزیونی از ما بسوزد یک طبقه اجتماعی سقوط می کنیم و فقیرتر می شویم

 

همیشه پژوهشگران از خود نوروز گفته اند و کمتر از آیین های پیش از نوروز سخن گفته اند

اما باید توجه داشته باشیم که ما تا نوروز چند جشن و بزرگداشت و مراسم و آیین دیگر هم داشته ایم که کمتر به آنها پرداخته شده است

یکی از این جشن های باشکوه جشن وخشنکام است،جشن وخشنکام یکی از جشن های فراموش شده ایرانیان است که هرسال پیش از نوروز در ۱۰ اسفند برای گرامیداشت رودها بر پا می شده است

در جای خوانده ام که این جشن تنها برای رود جیحون یا آمو دریا برپا می شده است به هرروی نکته مهم این آیین ها این بود که

جشن ها و آیین های گوناگونی درایران برگزار می شد و هرجشنی در زمان و مکانی خاص و با هدفی خاص برگزار می شد و شونده های ویژه ای به دنبال داشت

« ابوریحان بیرونی وخشنکام را فرشته جیحون می دانست»

جشن وخشنکام یکی از این آیین ها بود که پیش درآمدی برای استقبال از نوروز که این رسم و آیین از ۱۰ اسفند شروع می شده که پیران خردمند به همراه کودکان به کنار رودها و رودخانه می رفتند و با کمک هم دست به پاکیزگی بستر رودها می بردند و به شور و نشاط و سرزندگی رود ها کمک می کردند

جشن دیگری که با آن روبرو هستیم جشن نوروز رود بود که در ۱۹ اسفند برگزار می شد این جشن هم به گرامیداشت از رودها اختصاص داشت و جزیی از فرهنگ ارجمند ما بوده است

جشن دیگری که تا پیش از نوروز داشتیم جشن فَروهر یا فروهگان بوده که در ۲۶اسفندگان برگزار می شده ایرانیان بر این باور راستین استور بودند و هستند که روان درگذشتگان در پایان هر سال به خانه سر می زند به همین شوند خانه تکانی می کردند تا مکان خانه پاک و امن باشد برای استقبال از درگذشتگان در پیش از نوروز باشد

در برخی از مناطق ایران فانوسی بر سر در خانه ها روشن می کردند

آیین دیگری که به آن خواهیم پرداخت عید علفه ( الفه) که در برخی نوشته ها عید مردگان هم گفته اند و برای استقبال و پذیرایی از روان درگذشتگان خویش برگزار می کردند برپایه این رسم دیرینه دو شب پیش از عید نوروز را علفه مردگان می نامیدند که امروز در بخش های از زاگرس میانی در آخرین پنجشنبه سال برگزار میشود و شب بعد را علفه زندگان و در پایان شب نخست فرودین را عید نوروز می نامیدند و رسم هم براین بود که هرسه شب را پلو می خوردند

جشن بعدی که با آن روبرو هستیم جشن چهارشنبه سوری هست و پاسداشت و گرامیداشت آتش نخستین کشف بشر که نماد گرما و زندگی و پاکیزگی ست و در این اهالی خانه همگی در کنار کودکان و نوجوانان خویش از روی آتش دست ساز کوچکی می پریدن و برای هم آرزوی خوشی و شادمانی و خوشی می کردند

و همگی می گفتند :

زردی ما از تو سرخی تو از ما

برخی از پژوهشگران بن مایه ی این جشن را از دوران پادشاهی کی کاووس در داستان گذر سیاوش بر ورگرم یا آتش می دانند

سیاوش سیه را به تندی بتاخت

نشد تنگ دل جنگ آتش بساخت

و اما جشن نوروز که بر اساس مستندات موجود آغاز و پیدایش این جشن به روزگار جمشید در شاه نامه بر می گردد

و خداوندگار سخن پارسی به شیوایی و زیبایی هرچه تمامتر به فلسفه پیدایش این جشن در شاه نامه در روزگار به تخت نشستن جمشید اشاره می کند که :

چوخورشید تابان میان هوا

نشسته بر او شاه فرمان روا

جهان انجمن شد بر ِ تخت او

شگفتی فرو ماند از بخت او

به جمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روز نو خواندند

سرسال نو هرمز فرودین

برآسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شاهی بیاراستند

می و رود و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار

به ما ماند از آن خسروان یادگار

آنچنان که نیک می دانید در شاه نامه جمشید چهارمین پادشاه ایران به شمار می رود اما در وداها نام این پادشاه به گونه «دیمه» (یما)

و نخستین فرمان روا آمده است

پس نوروز آغاز تشکیل حکومت داری وآغاز تمدن و تاریخ ابتدایی و استوره ای سرزمین پارس و بزرگترین جشن ایرانشهر بزرگ است

نکته جالب اینکه از ۱۰ اسفند این جشن ها و بزم ها شروع می شدند و تا ۱۳ فروردین ادامه داشتند

 

نوروز باستانی یادگار نیاکان راستین ماست

روزگار خوش ایرانیان در سر ما زمزمه میشود

نوروز اندیشه نو شدن است

نوروز آغاز شکفتن است رستاخیز است ، نوروز دشمن کهنه پرستان است

امروز گاهی مشاهده می کنیم تریبون به دست موجوداتی می افتد که هیچ گونه شناختی از تاریخ دیرسال ایران کهن ندارند و حرف های نابخردانه ای بر زبان جاری می کنند که موجب رنجش خاطر خردمندان ایران اندیش می شوند

«نوشیروان به خواب دیده بود که صد هزار از دشمنان ایران با هیونان مست و مهارگسسته از اروندرود می‌گذرند و همه ایران را ویران می‌کنند. آتش در آتشکده‌ها خاموش و جشن‌های نوروز و سده متروک می‌شوند»

 

هم آتش بمُردی به آتشکده

شدی تیره نوروز و جشن سده

 

حالا سالهاست که از این خواب گذشته است

و پس از روزگاران پر نشیب و فراز ایران که بسیاری از آیین ها از ویر رفته اند تنها برخی از این جشن ها مثل نوروز،سده،مهرگان ،تیرگان ،سیزده به در

که خوشبختانه تا روزگار ما ادامه یافت است و جوانان ایرانزمین پر شورتراز همیشه این جشن ها را برگزار می کنند

چون این جشن پشتوانه طبیعی دارد. فصل زندگی و رویش دوباره است

زمستان، سرما و سختی به پایان می‌رسد و بهار نوآیین آغاز می‌شود؛ این آغاز، هرسال تجدید می‌شود. چون از دیدگاه گذشته‌گان ماآغازگران تاریخ بشر هستیم این حادثه بزرگ در ذهن ناخودآگاه مردم ثبت شده است و باز این مردم‌اند که آن را با هر سختی‌ای حفظ می‌کنند. نوروز با دین و آیین مردم سازگاری پیدا کرد و حالا برگزاری آن جزئی از وجود مردم به حساب می‌آید

از شاهنامه برمی‌آید که آریاییان جشن‌های خود را در آتشکده‌ها و مکان‌های دینی خویش برگزار می‌کرده‌اند. در آتشکده‌ها ایوان‌های ویژه‌ای برای برگزاری جشن‌های مشخص داشتند، هر جشن را در تالار ویژه‌ خودش برگزار می‌کردند.

 

چو شد ساخته جای آتشکده

همان جای نوروز و جشن سده

تاباد چنین باد !

بشنو از این تا بن جان ناامید

میرسد روزی بهارانی ز راه

حتی اگر روییده باشد

خار بر آرام ما

نوربخش احمدزاده شاه نامه پژوه و دانش آموخته باستان شناسی

درباره پایگاه خبری پی نوشت

فوق لیسانس مهندسی صنایع،عضو خانه مطبوعات ، خبرنگار رسانه ها،مدرس دانشگاه، فعال اجتماعی و ورزشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *